جستجو
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه و پاکت از طرف منتصر لشکر خطاب به عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت نامه مخاطب و سلامتی او؛ دادن اطمینان به او درباره احوالات شهور و سلامتی اهل خانه و متعلقان؛ توقیف ملک زاویه و شکایت از اعمال و رفتار ملک سلطان و درخواست از مخاطب برای رساندن پیغام منتصر لشکر به او و تهدیدش به فرستادن مأمور در صورت خارج نشدن از ملک زاویه و اینکه آه و ناله دختر مظلومه خانه دنیا و آخرت او را ویران خواهد کرد؛ درخواست چهار خروار آرد برای خانه منتصر لشکر به دلیل وضع بد نان؛ ابلاغ سلام به صولت السلطان و به علیه عالیه حاجی خانم و نورچشمی زهرا سلطان خانم.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به غفار خان سلطان
محتوای نامه به شرح زیر است: در گذشته محمد قلی و بیرامعلی را برای گرفتن آرد و پول نزد مخاطب فرستاده بوده و نتیجهای نگرفته، حتی اگر با مخاطب هیچ رابطهای نداشته و از او طلبی هم نداشته، حداقل به واسطه سلام وعلیکی که داشتهاند، میبایست تا به حال به خواهش نویسنده عمل میکرد؛ این بار محمد علی را فرستاده است و مخاطب دیگر نمیتواند بهانهتراشی کند که راهها بسته است، و خواسته برای او یک خروار آرد و پول به صورت برات تجاری از راه مراغه بفرستد؛ و به آمدن زمستان و نداشتن آرد با وجود جمعیت زیاد و اطفال کوچک اشاره کرده است.
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر به والده مقامی زن داداش
نامه احتمالا از منتصرلشکر، خطاب به والده مقامی زن داداش؛ که محتوای آن به شرح زیر است: نویسنده مواجب عمید لشکر، پول غله قریه خلیفه کندی و ملک خان(زاده) را که متعلق به تمام ورثه بوده، به همراه نورچشمی محمد خان فرستاده است؛ درباره سهم کریم خان و همشیره او؛ روزهای جمعه عمید لشکر را خدمت حاجی سطوة السلطنه بفرستید هر مطلبی داشته باشید عرض بکنید؛ در مورد دریافت گندم، کرایه، و پرداخت آن.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه خطاب به نورچشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب]، با مهر و امضای منتصر لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: اشاره به دریافت نامه مخاطب از طریق مشهدی بیرامعلی؛ صدور براتها در چهاراویماق؛ در خصوص اینکه پول ندارد و اینکه مخاطب به تدبیر نویسنده عمل نکرده و به تبریز رفته است؛ بیست روز تمام در ولی حسن ناخوش بستری بوده؛ دو روز است به احمد آباد آمده، قصد دارد نزد صولة السلطنه رفته و بگوید سرگردان است و محل سکنا ندارد و تبریز هم به جز صدمه ثمری ندارد؛ فرستادن پنج خروار و دو من گندم از ولی حسن و خواسته آن را فروخته کرایه را بدهند و باقی را خرج کنند و گلایه از گرانی کرایه و ارزانی گندم؛ آمدن امینالشرع...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصر لشکر؛ درباره عدم موفقیت در گرفتن مواجب مخاطب، و اینکه مواجبی که پیش ملک خان دارد توسط وزیر دربار داده میشود؛ سهم غله؛ میرزا جعفر خان جلاءالملک وزیر مراغه؛ از مخاطب خواسته مراتب را حضور حاجی سطوة السلطنه عرض کند؛ صاحبکار از تبریز ماندن مخاطب دلتنگ است، نویسنده توصیه کرده که اگر میخواهید نوکری کنید و مواجب ببرید باید در حضور صاحبکار باشید و خدمت کنید و الا کم کم فراموش میشوید، در مورد خودش نوشته که گاهی طهران است، گاهی چهار اویماق، و قرار است به کرمان فرستاده شود؛ به والده مقامی و همشیرهها سلام رسانده است.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: خبر دادن از سلامتی میرزا ابوترابخان و سایرین؛ درباب سیورسات همان سال مخاطب و رسیدگی در دفاتر برای گرفتن سهم روستاهای خلیفه کندی و ولی حسن از محال هشترود و صدور برات برای روستاهای مذکور و اطلاع به عمید لشکر، ملاقات با بصیرالدوله و دادن قبض به میرزا سید مرتضی لشکرنویس، صدور برات و دادن پنج هزار دینار به گماشته آقا میرزا سید مرتضی لشکرنویس؛ درباب فروش برات ها، درباره کتابچه مکری و فرستادن آن به طهران و تهدید میرزا محمد خان سررشته دار در این باره؛ فرستادن حکم سربازان سابق؛ درخواست طلب حصه و سهم امام جمعه حاجی میرزا عبدالکریم و مراد وکیل از...